- گل حلوا
- گل تاج خروس از گیاهان
معنی گل حلوا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پیشاده
عنوانی برای مرد درویش، درویش
گل سرخ از گیاهان
گلرنگ پوست
یا خم گل آلود. کره زمین: هر شام کزین خم گل آلود بر خنبره فلک شود دود... (نظامی)
درویش عنوانی است که به درویشان دهند
Muddy, Slushy
lamacento
schlammig
błotnisty
грязный
брудний
fangoso
boueux
fangoso
modderig
कीचड़ से भरा , कीचड़
berlumpur
진흙투성이의
בוצי , בוצי
yenye matope, yenye mudu
เลอะโคลน , เลอะเทอะ
কাদামাটির , কাদাযুক্ত
کیچڑ والا , کیچڑ
طينيٌّ
گلی تزیینی به رنگ سفید، بنفش یا سرخ کم رنگ با بوتۀ کوتاه و برگ های دندانه دار و نوک تیز
گل بی حوصله گل برناک از گیاهان