جدول جو
جدول جو

معنی گل حلوا - جستجوی لغت در جدول جو

گل حلوا(گُ لِ حَلْ)
گلی است زردرنگ صحرایی. مزۀ شیرین دارد و آنرا داخل حلوا سازند. (آنندراج) :
خونبار شد ز لعل تو چشم پرآب ما
رنگین شده ست از گل حلوا شراب ما.
محسن تأثیر (از آنندراج).
پیش کسی که دیده به خال لب تو دوخت
نان کلاغ از گل حلوا نکوتر است.
میرزا عبدالغنی (از آنندراج).
، لختی حلوا چنانکه گویند یک گل از این حلوا بدهید تا بخوریم. (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
گل حلوا
گل تاج خروس از گیاهان
تصویری از گل حلوا
تصویر گل حلوا
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گل مولا
تصویر گل مولا
عنوانی برای مرد درویش، درویش
فرهنگ فارسی عمید
(تَ دَ / دِ)
تیره از خاک و لای. گل آلوده:
در گریۀ وداع تذروان کبک لب
طاووس وار پای گل آلود میبریم.
خاقانی.
دلم که خدمت زلف تو کرد چون گلسر
نکرده پای گل آلود شانه بازآورد.
خاقانی.
هر شام کز این خم گل آلود
بر خنبرۀ فلک شود دود.
نظامی.
- امثال:
آب را گل آلود کردن و ماهی گرفتن.
و رجوع به گل آلوده شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تر حلوا
تصویر تر حلوا
پیشاده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل حمرا
تصویر گل حمرا
گل سرخ از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل جلود
تصویر گل جلود
گلرنگ پوست
فرهنگ لغت هوشیار
یا خم گل آلود. کره زمین: هر شام کزین خم گل آلود بر خنبره فلک شود دود... (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل مولا
تصویر گل مولا
درویش عنوانی است که به درویشان دهند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل مولا
تصویر گل مولا
((گُ لِ مُ))
عنوانی است که به درویشان دهند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
موحلةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
Muddy, Slushy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
boueux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
حلوای گردویییکی از انواع حلواهای سنتی منطقه ی استارآباد.، حلوا گردویی، حلوایی که از مغز گردوی کوبیده، برنج گرده کوبیده
فرهنگ گویش مازندرانی
مرهمی از خمیر و روغن که آنرا جوشانده و جهت التیام درد و ورم
فرهنگ گویش مازندرانی
حلوایی که ماده ی اصلی آن عسل است، لفظی در مقام خوشایندی
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
fangoso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
yenye matope, yenye mudu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
lamacento
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
schlammig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
błotnisty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
грязный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
کیچڑ والا , کیچڑ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
কাদামাটির , কাদাযুক্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
เลอะโคลน , เลอะเทอะ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
çamurlu
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
брудний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
泥だらけの
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
泥泞的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
בוצי , בוצי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
진흙투성이의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
berlumpur
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
कीचड़ से भरा , कीचड़
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
modderig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
fangoso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی